loading...
اهل بیت
رضا اسمانی بازدید : 8 چهارشنبه 30 بهمن 1392 نظرات (0)

در زمان خلافت علی (علیه السلام) در کوفه زره آن حضرت گم شد.پس از چندی در نزد یک مرد مسیحی پیدا شد.علی او را به محضر قاضی برد و اقامه ی دعوی کرد که:"این زره از آن من است نه آن را فروخته ام ونه به کسی بخشیده ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته ام." قاضی به مسیحی گفت:"خلیفه ادعای خود را اظهار کرد تو چه می گویی؟"او گفت:"این زره مال من است و در عین حال گفته مقام خلافت را تکذیب نمی کنم(ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد)."
قاضی رو کرد به علی و گفت:"تو مدعی هستی و این شخص منکر است بنابر این بر تو است که شاهد بر مدعای خود بیاوری."
علی خندید و فرمود:"قاضی راست می گوید اکنون می بایست که من شاهد بیاورم ولی من شاهد ندارم."
مسیحی نیز زره را برداشت و روان شد.
ولی مسیحی که خود بهتر می دانست زره مال کیست وجدانش مرتعش شد و برگشت و گفت:"این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتار های بشر عادی نیست بلکه از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره از علی می باشد.
طولی نکشید که اورا دیدند مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی در جنگ نهروان می جنگد.
منـــــــــــــــــــــــــبع:داستان راستان_جلد اول_صفحه 60

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
این سایت در مورد اهل بیت است
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 18
  • بازدید کلی : 3,645
  • کدهای اختصاصی
    MeLoDiC

    هدایت به بالا

    کد هدایت به بالا