خداوند به ما خبر داده است كه او در آسمان و بر عرش مستقر است:
« أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ * أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ» الملك: 16 - 17
(آيا از كسي كه در آسمان است، خود را در امان ميدانيد كه دستور بدهد زمين بشكافد و شما را فرو ببرد و آن گاه بلرزد و بجنبد و حركت بكند؟ يا اين كه از كسي كه در آسمان است خود را در امان ميدانيد كه طوفان شن بر شما گمارد (و شما را در زير ريگهاي روان دفن نمايد؟). آن گاه خواهيد دانست كه تهديد من چگونه است.)
خداوند در كتاب خود در هفت مورد تصريح كرده است كه او (خدا) برعرش مستقر است:
« الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى» طه: 5
«خداوند مهرباني (قرآن را فرو فرستاده) است كه بر عرش قرار گرفته است»
و رسول الله صلي الله عليه وسلم نيز درباره اينكه خداوند در آسمان است، خبر داده است: در صحيح مسلم و بخاري از ابي سعيد خدري رضي الله عنه روايت شده که پيامبر صلي الله عليه وسلم فرموده است:« الا تأمنونيي وأانا أمين من في السماء ياتينيي خبر السماء صباح مساء» صحيح بخاري: 8/46.
يعني: آيا شما مرا امين نميدانيد و حال آنكه من امين كسي هستم كه در آسمان است و خبرهاي آسمان را هر صبح و شامي به من ميرسد.
پيامبر صلي الله عليه وسلم به مومن بودن كنيزي كه گفت خداوند در آسمان است، گواهي داد. شرح اين داستان از اين قرار است كه معاويه بن حكم سلمي كنيزش را كه در حفاظت گوسفندانش كوتاهي كرده بود، کتک زد. سپس پشيمان شد و نزد پيامبر صلي الله عليه وسلم آمد و اظهار ندامت وپشيماني نمود و مي خواست درباره آزاد كردن كنيزش، از پيامبر صلي الله عليه وسلم كسب اجازه كند. پيامبرص كنيزك را نزد خود طلبيد و از وي پرسيد: خداوند كجا است؟ كنيزك گفت: خدا در آسمان است. سپس پيامبرص درباره خود از او سوال كرد و فرمود من كيستم؟ كنيزك گفت: تو رسول الله صلي الله عليه وسلم هستي.آنگاه پيامبر صلي الله عليه وسلم خطاب به مالكش فرمود: (اعتقها فانها مومنة) او را آزاد كن زيرا او مومن است. مسلم: 1/382.
پيامبر صلي الله عليه وسلم بيماري را راهنمايي نمود که خود يا کسان ديگري اين دعا را برايش بخوانند که در اين دعا تصريح شده به اينكه خداوند در آسمان است: «ربنا الله الذي في السماء تقدس اسمك، امرُك في السماء والأرض، كما رحمتك في السماء فاجعل رحمتك في الأرض، اغفرلنا حوبنا و خطايانا، انت رب الطيبين، انزل رحمه رحمتك و شفاء من شفاءك علي هذا الوجع فيبرأ»ً صحيح سنن ابي داود: 1/175.
(اي پروردگار ما! اي کسي كه در آسمان هستي نام تو مقدس است، حكم تو در زمين و آسمانها است همانطور كه رحمت تو در آسمان است، رحمتت را در زمين نيز قرار بده، اي پروردگار! گناهان ما را مورد بخشش قرار بده، چرا که تو پروردگار پاكان و نياکان هستي، رحمتي از رحمتهاي خود و شفائي از شفاهاي خود را براي اين بيماري نازل بفرما تا شفا يابم.
در حديث عبدالله بن عمر آمده است که پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمود:
« الراحمون يرحمهم الرحمن إرحموا من في الارض يرحمكم من في السماء»
(خداوند با آنان که اهل رحم و مهرباني هستند مهربان است، بر اهل زمين رحم كنيد تا اهل آسمان بر شما رحم كند.) صحيح مسلم:4/2084 حديث شماره 2713.
در آسمان بودن خدا به چه معني است؟
منظور از در آسمان بودن خدا، اين نيست كه جسم آسمان او را احاطه كرده باشد ـ خداوند از چنين چيزي پاك و منزه است -بلكه منظور از آسمان علو و بلندي است چنانکه خداوند خود را به علو و فوقيت متصف كرده است: «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» الأعلى: 1
(تسبيح و تقديس كن پروردگار والاي خود را.)
«وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ» البقرة: 255
(فرماندهي و فرمانروائي او آسمانها و زمين را دربر گرفته است و نگاهداري آن دو (براي او گران نيست و) وي را درمانده نميسازد و او والا و عظيم است.)
خداوند بيان داشته که حاکم و بالاتر از بندگانش است.
«يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ» النحل: 50
«ملائکه از پروردگارشان از فوق خويش ميترسند»
«وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ» الأنعام: 18
(او بر سر بندگان خود مسلّط است.)
رسول اکرم صلي الله عليه وسلم در تمجيد پروردگارش در يکي از دعاهايش ميفرمايد:
(و انت فليس فوقك شيء)1 بالاتر از تو هيچ چيزي وجود ندارد.
ام المؤمنين زينب رضي الله عنها در برابر ساير ازواج پاک پيامبر صلي الله عليه وسلم افتخار مي كرد بدليل آن كه خداوند او را در بالاي آسمانهابه عقد پيامبر صلي الله عليه وسلم در آورده است و مي فرمود:
« زوجكن أها ليكن وزوجني الله من فوق سبع سموات»
(خانواده هايتان در زمين شمارا به عقدپيامبر صلي الله عليه وسلم در آورده اند، اما مرا خداوند از بالاي آسمانها به عقدپيامبر درآورده است.)
ممکن نيست مسلماني كه عقيدهاش را به خوبي درک نموده باشد، چنين تصور کند که خداوند در آسمان است. بدين معني كه آسمان او را احاطه كرده باشد و او درآسمان قرارداشته باشد ـ خداوند از چنين چيزي منزه و پاك و بالا مرتبه و والا است- چگونه چنين چيزي ممکن است در حالي که آسمانها در برابر خداوند چيزي نيستند: «وَالسَّماوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ» الزمر: 67
(و آسمانها با دست راست او در هم پيچيده ميشود.)
«يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ» الأنبياء: 104
((اين امر) روزي (تحقّق ميپذيرد كه) ما آسمان را درهم ميپيچيم، به همان صورت كه طومار نامهها در هم پيچيده ميشود.)
چند دليل:
دلائل زياد و روشني، دال بر اينكه خداوند در آسمان است وجود دارد که ذكر همه آنها در اين نوشتار نمي گنجد، و تنها مي توان آن را فهرست وار بشرح زير بيان نمود.
1ـ دلائلي كه به صراحت بيان مي دارند كه خداوند در آسمان است، که در صفحات قبل به ذکر آنها پرداختيم.
2ـ دلائلي که دال برقرار گرفتن خداوند بر عرش مي باشند که قبلاً به آنها نيز اشاره شد.
3ـ دلائلي که دال برعلو و بلندي او مي باشند و اينکه او بر بندگان خود تفوق دارد، که بخشي از اين دلائل نيز ذكر شد.
4ـ نصوصي که دال براينند كه بعضي از مخلوقاتش نزد او قرار دارند:
«إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ»الأعراف: 206
(بيگمان كساني كه مقرّبان (درگاه) پروردگار تو هستند، خويشتن را بزرگتر از آن نميدانند كه به پرستش خدا بپردازند.)
و درمورد شهداء نيزمي فرمايد: « أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» آل عمران: 169
) بلكه آنان زندهاند و بديشان نزد پروردگارشان روزي داده ميشود.)
و نصهاي زياد ديگر
5ـ نصهاي دال بر اينكه بضي ازاشياء بسوي او بلند مي شوند، مانند آيه هايي که به بلند شدن عيسي عليه السلام تصريح نموده اند. «بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ»النساء: 158
(بلكه خداوند او را (از دست آنان رهاند و پس از گذشت روزگاري كه خود ميداند، وي را ميراند و) در پيش خود به مرتبه والائي رساند)
و مانند بيان اين که اعمال به سوي او بلند مي شوند:
«إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ» فاطر: 10
گفتار پاكيزه به سوي خدا اوج ميگيرد (و گوينده خود را پرواز ميدهد) و خدا كردار پسنديده را بالا ميبرد (و انجام دهندهاش را والا ميگرداند).
و نيز مانند نصوصي که به بلند شدن ارواح مؤمنان خبر داده اند:
«إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء» الأعراف: 40
(بيگمان كساني كه آيات (كتابهاي آسماني و نشانههاي گسترده جهاني) ما را تكذيب ميكنند و خويشتن را بالاتر از آن ميدانند كه بدانها گردن نهند، درهاي آسمان بر روي آنان باز نميگردد (و خودشان بيارج و اعمالشان بيارزش ميماند).)
آيه مذكور دال بر اين مطلب است كه درهاي آسمان بروي مومنان گشوده خواهند شد و احاديث زيادي درباره تعبير و تفسير اين آيه وارد شده است.
و نيز مانند اوج گرفتن وبلند شدن فرشتگان بسوي خدا: «تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ» المعارج: 4
(فرشتگان و جبرئيل به سوي او (پر ميكشند و) بالا ميروند.)
6ـ نصهايي که فرود آمدن فرشتگان را بيان مي دارند: «يُنَزِّلُ الْمَلآئِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ» النحل: 2
(خداوند به دستور خود، فرشتگان را همراه با وحي (آسماني كه حياتبخش انسانها است) بر هر كس از بندگانش (به نام انبياء) كه خود بخواهد نازل ميكند.)
درباره فرو فرستادن كتابها چنين آمده است: «وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ» الأنعام: 92
(اين (قرآن) كتابي است كه ما آن را فرو فرستادهايم.)
7- از جمله دلائل ديگر دال بر وجود خداوند در آسمان، بلندکردن دستها و چشمها بسوي او است که احاديث زيادي در اين رابطه وارد شده اند كه رسول الله صلي الله عليه وسلم موقع دعا و نيايش دستهايش را بسوي آسمان بلندکرده است و هركس که با مشكلي مواجه شود، دستها را بسوي بلنداي آسمان بلند كرده و دعا مي كند.
هم چنين بلند كردن نگاه، در حديث صحيح آمده ا ست كه رسول الله در دعاي بعد از وضوء چشمها را بسوي آسمان بلند كرده است.
8- از دلائل ديگر وجود خداوند در آسمان، اشاره كردن پيامبر صلي الله عليه وسلم به سوي آن با انگشتهاي مباركش مي باشد. همانطور كه در حديث حجه الوداع آمده است، بعد از اينكه حاضرين گفتند: ما گواهي مي دهيم كه شما (رسول الله صلي الله عليه وسلم) وظيفه تبليغ را به نحو احسن انجام داده و حق نصيحت را بجا آوردهايد، آنگاه پيامبر صلي الله عليه وسلم انگشت سبابه خود را به سوي آسمان کرده و مي فرمود: «اللهم اشهد، اللهم اشهد» بار خدايا تو گواه باش. روايت از ابو داود: 1/358،حديث شماره 1905.اصل اين حديث در صحيحين مي باشد.
والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
منبع: کتاب "عقيده و ايمان"؛ دکتر عمر سليمان اشقر.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
این سایت در مورد اهل بیت است
اطلاعات کاربری
نویسندگان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی